خاطرات مبتلایان سرطان:

آقای جرج

جرج که به شغل مشاوره کامپیوتر اشتغال داشت در سن 23 سالگی متوجه شد به بیماری «هوچکین» مبتلا شده است:

«در نتیجه این بیماری من از یک آدم تنبل و لاابالی به کسی تبدیل شدم که قدر چیزهای بسیار کوچک زندگی را می­داند و به آن ارج می­ گذارد. وقتی دوستانم می­گویند: «چه باد سردی می­آید.» من می­گویم: «چه روز زیبا و دلپذیری.»

آرزو می­کنم، هیچکس مشکل مرا نداشته باشد. اما برای خودم خوشحالم که این اتفاق برایم افتاد. زیرا در نتیجه آن دریچه زیبایی از زندگی در برابرم گشوده شد و دستاوردهای شگرفی برایم به همراه آورد.»