Psychology روانشناسی

گروه مشاوره روانشناسی سنین

زهرا دستغیب، کارشناس ارشد روانشناسی

 


یادگیری:
یادگیری عبارتست از تغییر نسبتاً پایدار در احساس، تفکر و رفتار فرد که بر اساس تجربه ایجاد شده باشد. رفتارگرایانی از قبیل جان واتسون و اسکینر سرشت انسان را انعطاف‌پذیر می‌دانستند، و معتقد بودند که در رشد، یادگیری نقش اصلی را ایفا می‌کند، چنانکه آموزش اولیه می‌تواند صرف‌نظر از آن‌چه کودک از استعدادها، تمایلات، علاقه‌ها، توانایی‌ها، نژاد و اجداد به ارث برده، او را به هر نوع بزرگ‌سالی تبدیل کند. روان‌شناسی چون هانس معتقد بودند که آن‌چه که به نظر می‌رسد تابع برنامه زیستی فطری است، می‌تواند تحت تأثیر رویدادهای محیطی قرار گیرد. مک‌گرا، دنیس، گزل و تامپسون معتقد بودند که یادگیری و تجربه در تفاوت‌های رشدی نقشی ندارند؛ با این حال پژوهش‌های اخیر نشان می‌دهند که تمرین یا تحریک بیش‌تر می‌تواند تا اندازه‌ای رفتارهای حرکتی را تسریع کند.
هر یادگیری منجر به عملکرد نمی‌شود چون افراد بسیاری از چیزها را می‌آموزند ولی امکان به کارگرفتن این آموخته‌ها برایشان پیش نمی‌آید.
انواع یادگیری:
یادگیری ناهمخوان؛ شامل خوگیری و حساس‌شدگی.
  1. یادگیری همخوان؛ شامل شرطی‌شدن کلاسیک، شرطی‌شدن فعال، یادگیری نهفته و یادگیری بصیرت.
  2. نقش‌پذیری.

خوگیری:

عادی شدن یا خوگیری(Habituation) یک نوع یادگیری ناهمخوان یا غیرتداعی(non-associative learning) است که در آن جانور یاد می‌گیرد تا از محرک‌های دائمی که هیچ سود و زیانی برای او ندارند، صرف‌نظر کند و به آن‌ها پاسخی ندهد. مثلاً پرندگان که ابتدا از مترسکی که در مزرعه گذاشته شده می‌ترسند، اگر جای مترسک تغییر نکند، به زودی به آن بی‌توجه شده و بدون ترس وارد زمین می‌شوند. این رفتار مثالی از یادگیری از نوع عادی شدن است.

حساس شدگی:

حساس‌شدگی(Sensitization) یک نوع یادگیری ناهمخوان یا غیرتداعی( non-associative learning) است که از طریق آن، افزایشی در پاسخ رفتاری نسبت به یک محرک رخ می‌دهد. در حساس‌شدگی، جاندار یاد می‌گیرد واکنش خود را به محرکی ضعیف که محرکی تهدیدآمیز یا دردناک در پی دارد، افزایش دهد. مثلاً، اگر چندبار، نخست صدایی خفیف از یکی از لوازم منزل، و بلافاصله صدای شکستن آن شیء را بشنویم، یاد می‌گیریم واکنشی شدید به آن صدای خفیف نشان بدهیم. در حلزون نیز، اگر لمس ملایم بدن جانور را با واردآمدن ضربهٔ شدید به دم او همراه کنیم، پس از چند کوشش از این نوع، پاسخ حلزون به لمس ملایم بدنش محسوس‌تر می‌شود.

شرطی شدن کلاسیک:

شرطی‌شدن کلاسیک(نام‌های دیگر:شرطی‌شدن واکنشی، شرطی‌شدن نوع I)یک نوع یادگیری همخوان یا تداعی است. در شرطی‌شدن کلاسیک جانور یاد می‌گیرد که بین یک محرک بی‌اثر، با یک پاداش یا تنبیه کردن ارتباط برقرار کند. اصطلاح شرطی‌شدن کلاسیک نخستین‌بار توسط ایوان پاولف، فیزیولوژیست روسی، پیشنهاد شد. مشاهده ابتدایی‌ای که پاولف را به سمت این نظریه سوق داد، این بود که بزاق دهان سگ‌ها صرفاً با دیدن کسی که قبلاً چندبار به آنها غذا داده‌است، ترشح می‌شود؛ حتی اگر شخص اکنون غذایی به همراه نداشته باشد.

شرطی شدن فعال:

شرطی‌شدن فعال(نام‌های دیگر:شرطی‌شدن کنش‌گر، شرطی‌شدن ابزاری، شرطی‌شدن نوع II، آزمون و خطا)یک نوع یادگیری همخوان یا تداعی است. در شرطی‌شدن فعال، جانور یاد می‌گیرد که بین یکی از رفتارهای خودش، با یک پاداش یا تنبیه ارتباط برقرار کند.

یادگیری نهفته:

یادگیری نهفته عبارتست از همخوانی محرک‌ها یا وضعیت‌های بی‌تفاوت، بدون هیچ‌گونه پاداش آشکار. به عبارت دیگر یادگیری نهفته نوعی یادگیری همخوان یا تداعی است که وجه مشخصهٔ اصلی آن فقدان ارائهٔ هیچ‌گونه پاداش یا تنبیه است. موارد یادگرفته‌شده از این طریق ممکن است در موقعیت‌های بعدی به کار جانور بیایند. به عنوان نمونه، هنگامی که در ابتدا یک ماز را روبه‌روی محل زندگی یک موش صحرایی برپا کنیم؛ به‌طوری که حیوان بدون وجود پاداش غذا یا آب در ماز؛ صرفا در آن به جست‌وجو بپردازد. سپس اگر به موش صحرایی آموخته شود که در ماز دویده و در انتهای آن پاداش غذا دریافت کند، بهتر از موش صحرایی دیگری که برای اولین‌بار گرسنه در ماز گذاشته شده عمل خواهد کرد.
یادگیری بصیرت یا یادگیری پیچیده:

نوعی یادگیری همخوان و عالی‌ترین نوع آن است. در این رفتار، جانور پس از قرارگیری در موقعیتی که پیش‌تر با آن روبه‌رو نشده‌است، بدون استفاده از آزمون و خطا رفتار مناسبی را از خود بروز می‌دهد. با وجود این جانور از یافته‌های یادگیری نهفته برای انجام این رفتار، بهره می‌گیرد. پژوهش‌های ولفگانگ کوهلر روی شامپانزه‌ها نشان داد که این جانوران می‌توانند بدون آزمون و خطا، برخی مسائل پیش‌آمده را حل کنند. کوهلر شامپانزه‌ای به نام سلطان را در اتاقی با تعدادی جعبه و چوبدست قرار داد و تعدادی موز از سقف آویزان نمود. شامپانزه با اینکه قبلاً چنین موقعیتی را تجربه نکرده بود، با قرار دادن جعبه‌ها روی هم توانست به موزها دست یابد. شامپانزه‌ای دیگر هم با وصل کردن چوبدست‌ها به موزها دست یافت.

نقش پذیری:

نقش‌پذیری(Imprinting) شکل خاصی از یادگیری است که در دورهٔ مشخصی از زندگی یک جانور رخ می‌دهد و ارتباط تنگاتنگی با رفتار غریزی دارد.
جوجه‌اردک‌ها و غازها از بدو خروج از تخم تا دو سه روز پس از تولد-که دورهٔ حساس نقش‌پذیری خوانده می‌شود- مادر خود را شناسایی می‌کنند. به طور معمول و در محیط طبیعی جوجه‌ها با مادر واقعی خود ارتباط برقرار می‌کنند؛ اما مطالعات نشان داده‌است که می‌توان کاری کرد که آن‌ها به یک چراغ چشمک‌زن، یک توپ، یا حتی به انسان نقش‌پذیرفته و آن را به عنوان مادر خود تلقی کند. نقش‌پذیری کودکی در تمایلات جفت‌گیری پس از بلوغ جانور نیز اثر می‌گذارد و جانور به طرف ماده‌هایی جذب می‌شود که از گونه‌ای باشند که در کودکی به عنوان مادر خویش، یکی آن‌ها را پذیرفته‌ است.
نظریه‌های یادگیری:
  • نظریه‌های کارکردگرایی
  • نظریه‌های تداعی‌گرایی
  • نظریه‌های شناختی
    • نظریه گشتالت
    • نظریه ژان پیاژه
  • نظریه‌های نوروفیزیولوژیک
  • نظریه‌های تکاملی
 
کلمات کلیدی:

روانشناسی، یادگیری، شرطی شدن، کلاسیک، خوگیری، عامل، سنین

 


      سایر خدمات:

      

      

      روانشناسی سرطان:

       ارتباط با ما:

        درباره ما

      عضویت در سایت

      عضویت در موسسه

      سفارش کتاب