خاطرات مبتلایان سرطان:
خانم ماری
هیجده ماه پیش پزشکان تشخیص دادند که «ماری» به یک تومور بدخیم و نادر انگشتان دست مبتلا شده است. با اینکه عمل جراحی و پرتودرمانی روی او انجام شد. اما همچنان خطر از دست دادن دست چپ او وجود دارد. صحبتهای وی را میخوانید:
«پس از پرتودرمانی احساس افسردگی شدیدی کردم. تا این که به گروه خودیاری شهرمان پیوستم و به ادامه زندگی امیدوار شدم. حالا فکر میکنم اگر به ناچار دستم را از دست بدهم، بدون آن هم میتوانم زندگی کنم.
سرطان این اندیشه را در ذهن بیدار میکند که انسان موجودی ابدی نیست. همه یک روزی و در جایی میمیرند.
اما سرطان برای من ضربه مؤثر و مفیدی بود که مرا به مسیر جدیدی از زندگی هدایت کرد. قبلاً فقط به عنوان یک فرد اجتماعی کار میکردم. اما حالا میدانم که میخواهم در رشتههای مشاوره و نویسندگی دوره ببینم و به مسافرت بروم. حالا دیگر به خودم مربوط میشود که تا چه اندازه در این کارها قدمهای بزرگی بردارم و آنها را برای خود امکانپذیر سازم.
فکر میکنم نسبت به پیشامدهایی که ممکن است برای هر کسی در زندگی پیش آید باید خوشبین بود.
منبع: کتاب گفتگو با بیماران شفا یافته (رویش سبز زندگی) "انجمن امداد به بیماران سرطانی ایران"
مترجم: راحله صهبا