Psychology روانشناسی

      درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (اکت)


              


ذهن بدوی اجداد دوردست انسان، دائماً به دنبال راه‌هایی برای حل مشکل بقا می‌گشت : چطور آب و غذا به دست آورم، چطور سرپناهی پیدا کنم، و چطور در برابر دشمنان و حیوانات وحشی از خودم محافظت کنم. با هر نسل از انسان‌ها، ذهن تکامل پیداکرده است. به همین دلیل، امروزه ذهن انسان به دستگاه حل مسئله پیشرفته تبدیل‌شده است.

بنابراین در حال حاضر، هر زمان که ذهن شما با یک مسئله برخورد می‌کند، بلافاصله دنبال یک‌راه‌حل می‌گردد. و وقتی در یک موقعیت دردناک، سخت، یا تهدید قرار می‌گیرید، یک‌راه‌حل کاملاً منطقی از آن بیرون میاد. پس جای تعجب نیست که ما در مورد طلاق فکر کنیم. اما یک‌چیزی اینجاست : راه‌حلی که از ذهن شما بیرون می‌آید، همیشه معقول نیست. برای مثال، در نظر بگیرید هر بار که شما واقعاً از دست کسی عصبانی هستید، ذهنتان به شما پیشنهاد می‌دهد، بهترین راه‌حل این است که سرش فریاد بکشید، به قتل برسانیدش یا به او توهین کنید. تصور کنید اگر به همه پیشنهادها عمل کنید، چقدر مشکل و تنش برای خودتان (و دیگران) به وجود خواهید آورد. تصور کنید، اگر همه ما به‌طور خودکار، هر پیشنهادی که ذهن ما هرلحظه می‌دهد را دنبال می‌کردیم، وضعیت جهان چطور می‌شد(برگرفته از کتاب کاربرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در زوج درمانی، ترجمه پیمان دوستی، سپیده هدایتی و دکتر حسین محققی).

از طرفی ذهن ما شبیه به یک استاد قصه‌گویی است که هیچ‌وقت دست از محبت کردن نمی‌کشد. قصه‌هایی که می‌گوید را به‌عنوان “افکار” می‌شناسید. بعضی از این داستان‌ها یا افکار درست هستند که به آن‌ها “حقایق” می‌گوییم. اما بیشتر داستان‌هایی که ذهن می‌گوید: شامل عقاید، قضاوت‌ها، تخیلات، ایده‌ها، مفاهیم، مدل‌ها، مفروضات و ارزیابی می‌باشند. چنین قصه‌هایی را نمی‌توان به‌عنوان درست یا غلط دسته‌بندی کرد. آن‌ها انعکاس جهان‌بینی شما هستند. ذهنتان تلاش می‌کند که شمارا جذب این داستان‌ها نماید. ذهن شما خاطرات دردناک گذشته را بیرون می‌کشد، سناریوهایی ترسناک آینده را به کار می‌گیرد؛ و به تمام عیوب و نقاط ضعف همسرتان اشاره می‌کند(کاربرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در زوج درمان، ترجمه پیمان دوستی، سپیده هدایتی، دکتر حسین محققی)

اکت نگاه سلامت محوری به افراد داره و زندگی هر فرد رو به عنوان سبک زندگیش قبول داره و تاکید داره که ارزش های هیچ کس اشتباه نیست و فقط گاهی ما توی مسیر ارزش هامون حرکت نمیکنیم که درمانگر کمک میکنه شخص به مسیر ارزش هاش برگرده و در واقع برچسب بیمار نمیزنه.

هدف از درمان توی اکت نداشتن رنجه نیست، اکت بین درد و رنج تفاوت قائل میشه، درد ها اجتناب ناپذیر هستند(مثل مرگ عزیزانمان و ...) ولی رنج ها میتونه وجود نداشته باشه. اضطراب اجتناب ناپذیره ولی رنج ناشی از وجود اضطراب و تلاش برای حذف کردنش میتونه وجود نداشته باشه.

متن زیر هم فکر کنم به درک بهتر مطلب کمک کنه:

در درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، تغییر به صورت غیر مستقیم انجام می شود. بر خلاف درمان های شناختی رفتاری که مستقیما بر تغییر افکار و احساسات می پردازند، این مدل به تغییر افکار و احساسات نمی پردازد، بلکه افراد را به پذیرش و آگاه بودن، نسبت به خود می رساند. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، به افراد کمک می کند، افکار و هیجانات مسئله ساز را به گونه ای متفاوت تجربه کنند، نه اینکه برای تغییر یا کاهش فراوانی شان تلاشی نظام مند صورت دهند. در این درمان به درمانجو آموخته می شود که هرگونه عملی جهت اجتناب یا کنترل تجارب ذهنی ناخواسته بی اثر است یا اثر معکوس دارد و موجب تشدید آنها می شود.

وقتی‌که ما احساس بدي داريم، معمولاً سعي می‌کنیم ذهن خود را از موضوع ناراحت‌کننده منحرف كنيم. سعي می‌کنیم ذهن خود را به هر چيزي منحرف كنيم: به تلويزيون, كامپيوتر، پازل، استراحت کردن، غرق شدن در كار و يا رفتن به پیاده‌روی. درست است كه منحرف كردن ذهن، در کوتاه‌مدت به ما كمك می‌کند تا از احساسات ناخوشايند اجتناب كنيم، اما در بلندمدت موجب ضرر و زيان زندگي ما خواهد شد. می‌پرسید چرا؟ اول : به‌این‌علت كه زمان را از دست می‌دهیم. تا كي می‌خواهید با تلويزيون نگاه كردن، گشتن در اينترنت و تماشاي مجله‌های بی‌ارزش، به‌عنوان راهي براي اجتناب از خستگي، اضطراب و تنهايي وقت خود را هدر دهيد؟ تصور كنيد كه اين زمان را براي کارهایی كه واقعاً براي شما مهم و باارزش است استفاده كنيد. دوم اينكه، ما براي منحرف كردن ذهن خود آن‌قدر مشغول می‌شویم كه فرصت نمی‌کنیم يك اقدام مؤثر انجام دهيم، و درنتیجه درازمدت بهبودي در وضع زندگي ما ايجاد نخواهد شد. روابط عاطفي هم درست به همين صورت است . به‌جاي اينكه روي بهبود شیوه‌های بهبود تعامل باهم سرخود کارکنیم، مشغول اين می‌شویم كه چطور احساس خوبي در خود ايجاد كنيم(کاربرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در زوج درمانی، نوشته راس هریس، ترجمه پیمان دوستی، سپیده هدایتی و‌ دکتر حسین محققی).

مورد دیگه ای که بسیار در اکت مورد توجه است مساله ارزش ها است. اگر دنبال یافتن ارزش های زندگیتان هستید از خودتان بپرسیدک

- در زندگی می خواهید پای چه چیزی بایستید؟

- واقعاً در اعماق قلبتان به چه چیزی اهمیت می دهید؟

- دوست دارید در مراسم تشییع جنازتان چگونه از شما یاد کنند؟

- می خواهید در مدتی که روی کره خاکی هستید چه کاری انجام دهید؟

در واقع هدف اکت زندگی توجه آگاهانه توام با ارزش ها است. ارزش ها توصیف می کنند که ما می خواهیم چطور در زمینه ای به طور مداوم عمل کنیم.

.

 

 

                                                                                                                                   

 

 

 

                                                                                

 

 

 

 

 

 

 

 

 

موضوعات روانشناسی

      سایر خدمات:

      

      

      روانشناسی سرطان:

       ارتباط با ما:

        درباره ما

      عضویت در سایت

      عضویت در موسسه

      سفارش کتاب